کشور آذربایجان 

جمهوری آذربایجان که به پایتختی باکو اداره می‌شود دارای تاریخچه ای غنی از دولتی است که در طی یک دوره تقریباً ۵۰۰۰ ساله گسترش می یابد.

اولین سازمانهای دولتی در اینجا ابتدا در پایان هزاره ۴ و آغاز هزاره سوم قبل از میلاد ظاهر شدند.

علل مورد توجه بود آذربایجان

این کشور به دلیل موقعیت مکانی جغرافیایی مناسب و آب و هوای مطلوب، از زمان های بسیار قدیم مورد توجه بسیاری از امپراتوری ها و ایالت های مختلف قرار گرفته است.

در دوره سده سوم تا قرن هفتم میلادی، ابتدا توسط امپراطوری ساسانی ایران و سپس توسط خلافت عرب به اشغال درآمد.

هر دو امپراتوری جمعیت زیادی با منشأ ایرانی و عرب را به این کشور منتقل کردند.

این خلافت و اسلام بودند، که نقش اساسی در تاریخ شکل گیری مردمان و کشور آذربایجان ایفا کردند.

با پذیرش دین اسلام، تاریخ آن دستخوش تحولات اساسی شد.

اسلام انگیزه شدیدی به تشکیل ملت متحد، زبان، آداب و رسوم و غیره داد.

پذیرش اسلام همچنین نقش مهمی در توسعه سیاسی ایفا کرده است.

ایالت های قدیم این کشور

ایالت های سجیدها، شیروانشاه ها، حقوق ها، راوادیدها و شادادیس در سرزمین های قفقاز تأسیس شده اند. با عضویت در بخشی از میراث فرهنگی خود، هر یک از این ایالت نشانگر مهمی در تاریخ ملت باقی گذاشت.

صفویان دولت قدرتمند

در اواخر قرن ۱۵ و آغاز قرن شانزدهم وارد مرحله کاملاً جدیدی در تاریخ خود شدند.

شاه اسماعیل خاتایی، دولتمرد برجسته، تمام مناطق جنوبی و شمالی را تحت قدرت خود متحد کرد.

بدین ترتیب، دولت صفویان، اولین دولت متحد و متمرکز ، با تبریز به عنوان پایتخت خود به وجود آمد.

دولت صفویان در این زمان به یکی از قدرتمندترین امپراتوری های خاورمیانه و خاور نزدیک تبدیل شد.

کشورهای تحت سلطه

این ایالت سرزمین های آذربایجان مدرن، ایران، ارمنستان، گرجستان، ترکمنستان، افغانستان، عراق، شرق ترکیه، کویت، بحرین، و همچنین بخشی از پاکستان، جنوب ازبکستان، بخش شرقی سوریه و بخش جنوبی روسیه را در فرمانروایی داشت.

بعد از صفویه

فرمانده بزرگ ارتش و مبارز نادرشاه که پس از سقوط صفویان به قدرت رسید، مرزهای امپراتوری سابق صفوی را بیشتر گسترش داد.
در سال ۱۷۳۹، این حاکم بزرگ باکو، دهلی را فتح کرد و به کنترل مناطق شمالی هند رفت.
با این حال، پس از مرگ نادرشاه، امپراتوری وی سقوط کرد.

تقسیمات کشور آذربایجان 

در نیمه دوم قرن ۱۸، آذربایجان به چند کشور کوچکتر متفاوت – خانات و سلطان نشین تقسیم شد.
در اواخر قرن ۱۸ سلسله آذربایجان، قاجارها در ایران به قدرت رسیدند.
آنها شروع به دنبال کردن سیاست اتحاد، تحت یک مرکز مرکزی کردند و تمام سرزمینهایی را که نادرشاه بر آن حکومت می کرد، از جمله خاندان های آذربایجان را به اتحاد رساندند.

تقسیمات آذربایجان در قدیم

بنابراین، دوره طولانی جنگ بین قاجارها و روسیه آغاز شد، که خود در تلاش برای اشغال قفقاز جنوبی بود.
توافق نامه های گلوستان (۱۸۱۳) و ترکمنچای (۱۸۲۸) بسته شد.
آذربایجان بین دو امپراطوری تقسیم شد:
  1. آذربایجان شمالی به روسیه ضمیمه شد.
  2. آذربایجان جنوبی به ایران ضمیمه شد.

روز جمهوری

اعلامیه جمهوری دموکراتیک جمهوری آذربایجان در ۲۸ می ۱۹۱۸، یک واقعه مهم تاریخی را در زندگی ملت آذربایجان نشان داد.
حتی امروز، این تاریخ هنوز هم در کشور آذربایجان به عنوان روز جمهوری یاد می شود.

اولین دموکراسی پارلمانی شرق

جمهوری دموکراتیک آذربایجان، اولین دمکراسی پارلمانی در شرق، به دلیل تجربه گسترده در ساختن یک کشور مستقل، تصویب قوانین مترقی و تصمیماتی که در طول زندگی نسبتاً کوتاه آن گرفته شده است – تأثیر بسزایی در تاریخ دولت آذربایجان داشته است که تنها ۲۳ ماه وجود داشته است.
در نتیجه مداخله نظامی ارتش یازدهم ارتش سرخ، جمهوری سقوط کرد و پس از آن این قلمرو بخشی از اتحاد جماهیر شوروی، جمهوری سوسیالیستی اتحاد جماهیر شوروی شد.
استقلال دوباره این کشور

در تاریخ ۳۰ اوت ۱۹۹۱، کشور آذربایجان استقلال خود را که نقطه آغاز تاریخ معاصر کشور به عنوان یک جمهوری آذربایجان قوی و مستقل اعلام کرد.

حیدر علی اف به قدرت رسید و علی رغم یک موقعیت دشوار ژئوپلیتیکی، درگیری قره باغ با ارمنستان و مشکلات بی شماری در داخل کشور، علی اف موفق شد قدرت را متمرکز کند و پایه های ساخت یک جمهوری آذربایجان جدید و مستقل را بگذارد.

با تشکل از استراتژی و سیاست های هوشمندانه و آینده نگرانه خود، که تا به امروز ادامه دارد، جمهوری آذربایجان به یک رهبر منطقه ای و ملتی قوی و مرفه با یک دولتیت عمیق و ریشه دار تبدیل شده است.

 

حیدر علی اف 

در سال ۱۹۳۹، پس از فارغ التحصیلی از دانشکده ی آموزش و پرورش نخجوان، به مؤسسه صنعتی آذربایجان (دانشگاه دولتی نفت و صنعتی آذربایجان فعلی) دانشکده معماری وارد شد، اما وقوع جنگ جهانی دوم مانع از پایان تحصیلات وی شد و وی را وارد عرصه سیاست کرد.